شغلی که دوستش دارید هنوز یک شغل است

داشتن شغلی که دوستش دارید یک جنبه منفی نیز دارد. در این مقاله دلیل و اینکه چه کاری می توانید انجام دهید تا اثرات منفی زیادی را تجربه نکنید را، توضیح خواهیم داد.

متأسفانه، برخی افراد واقعاً شغل خود را دوست ندارند. از سوی دیگر، زندگی کاری برخی از افراد خوش شانس مغذی و محرک است. علاوه بر این، آنها برای آن پول دریافت می کنند. گفتنی است، اگر به اندازه کافی خوش شانس هستید که یکی از آن افرادی هستید که شغلی دارید که دوستش دارید، باید به یاد داشته باشید که هنوز یک شغل است.

زمانی که شما خود را وقف کاری که به آن علاقه دارید می کنید احساس رضایت و شادی دارید و فکر می کنید مفید هستید با این حال ممکن است برای شما چالش ها و اتفاقاتی پیش بیاید که دیگران شما را درک نکنند.

به عنوان مثال، در سطح اجتماعی، ممکن است احساس کنید که از حق شکایت از شما محروم شده‌اید و احساس بی‌اعتباری کنید. دیگران ممکن است اصرار داشته باشند که شما خود را وقف آنچه دوست دارید می کنید، پس چه چیز دیگری می خواهید؟ شما آن را انتخاب کردید. با این حال، در واقعیت، داشتن شغلی که دوست دارید به این معنی نیست که عناصری در آن وجود ندارد که دوست ندارید.

ایکیگای خود را کشف کنید

گفته می شود کسانی که خود را وقف آنچه دوست دارند، ایکیگای خود را یافته اند. این اصطلاح ژاپنی یک مأموریت حیاتی، یک اشتیاق، انگیزه ای است که به هستی معنا می بخشد. به طور خلاصه، این همان چیزی است که “ما برای انجام آن به دنیا آمده ایم”.

ایکیگای ترکیبی از چیزی است که ما در آن خوب هستیم، چیزی که ما را مجذوب خود می کند و چیزی که به جهان ارزش می افزاید. اگر موفق به ترکیب این سه جنبه شده اید، ایکیگای خود را پیدا کرده اید. علاوه بر این، اگر آن را حرفه خود قرار دهید، حس هدفمندی بیشتری خواهید داشت و رفاه خود را بهبود می بخشید.

شغلی که دوستش دارید همچنان یک شغل است

فقط به این دلیل که کارتان را دوست دارید، آن را به یک سرگرمی تبدیل نمی کند. آیا تا به حال این جمله را شنیده اید که ” شغلی را که دوست دارید انتخاب کنید و مجبور نیستید یک روز در زندگی خود کار کنید “؟ در واقع، این فقط تا حدی درست است، و شما باید این را به چند دلیل در نظر بگیرید.

مزایای داشتن شغل مورد علاقه

انگیزه شما برای انجام کار ها افزایش می یابد

تمام تلاش خود را برای دستیابی به اهداف شغلتان انجام می دهید

راضی و خوشند هستید

اعتماد به نفس شما افزایش می یابد

خلاقیت شما بیشتر می شود و عملکرد بهتری خواهید داشت

کاری که انجام می دهید مستحق پاداش است

اگر شغل شما شامل فعالیتی است که آنقدر دوست دارید که آن را انجام می‌دهید، حتی اگر برای آن پولی دریافت نمی‌کنید، ارزش دادن به خدماتتان را برای شما دشوار می‌کند. فرقی نمی کند که نقاشی، مراقبت از حیوانات، پخت و پز یا تدریس ریاضی باشد. اگر از آن کار تا این حد لذت می برید، می توانید واقعاً به خاطر تعیین هزینه برای آن احساس گناه کنید.

این فقط یک موضوع فردی نیست. همه ما بدون اینکه متوجه باشیم از کار دیگران کم می کنیم. برای مثال، ممکن است از یک دوست متخصص تغذیه بخواهید یک رژیم غذایی رایگان برای شما ایجاد کند یا از یک دوست فیزیوتراپیست برای ماساژ در خانه بخواهید. حتی ممکن است از دوست عکاس خود بخواهید که در روز عروسی به شما “لطف” کند.

می تواند باعث استرس شود

در شغلی که به آن علاقه دارید، خواسته ها و اهدافی نیز وجود دارد که باید برآورده شوند. ضرب‌الاجل‌ها، اهدافی برای برنامه‌ریزی، وظایفی برای سازماندهی، مشتریانی که باید به آن‌ها پاسخ دهند و رویدادهای پیش‌بینی نشده‌ای برای حل وجود دارد.

با یک سرگرمی، می توانید آن را بردارید یا هر طور که دوست دارید بگذارید. می توانید هر چقدر که می خواهید برای آن وقت بگذارید و هر زمان که دوست داشتید این کار را انجام دهید. در پایان روز، این کاری است که شما فقط برای خود و برای لذت بردن خود انجام می دهید. از طرف دیگر، یک شغل سخت است و تعهدات خاصی را در بر می گیرد. این می تواند منجر به ایجاد استرس شود.

فرسودگی ممکن است ظاهر شود

سندرم فرسودگی زمانی ظاهر می‌شود که یک حرفه‌ای به دلیل شغلش «سوخته» یا از نظر جسمی و عاطفی فرسوده شود. این پیامد استرس مزمن است و بی‌تفاوتی، تحریک‌پذیری و عملکرد پایین کاری را ایجاد می‌کند.

در نگاه اول، ممکن است به نظر برسد که شغلی که به آن علاقه دارید نمی تواند به این حالت منجر شود، اما حقیقت این است که می تواند. برخورد با مشتریان، روزهای کاری بیش از حد طولانی، دستمزد کم، یا رابطه ضعیف با همکاران، برخی از عوامل منفی هستند که کاملاً مستقل از این واقعیت است که شما چقدر شغل خود را دوست دارید.

شما این حق را دارید که بخواهید شرایط کاری خود را تغییر دهید

اینکه شما شغل خود را دوست دارید به این معنا نیست که نخواهید از آن خارج شوید یا شرایط بهتری را بخواهید. درست است کسانی هستند که از شغل خود متنفر هستید اما مجبورند که آن را انجام دهند؛ شاید شما نسبت به این افراد شرایط بهتری داشته باشید و ولی این به معنای رضایت دادن به شرایط نیست. شما نباید تسلیم شوید و باید به خواسته ی خود برسید.

از سوی دیگر، وقتی استرس، تقاضاها و فشارها به آنچه که قبلاً بزرگترین سرگرمی شما بود اضافه می شود، ممکن است به چیزی نفرت انگیز تبدیل شود که دیگر از آن لذت نمی برید. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است متوجه شوید که گذشته را که آن فعالیت پناهگاه امن شما بود را از دست داده اید و آرزو می کنید که اکنون می توانستید آن احساس را دوباره به دست آورید.

از شغل خود لذت ببرید، اما آن را ایده آل نکنید

به طور خلاصه، اینکه بتوانید زندگی خود را وقف آنچه دوست دارید، آنچه در آن مهارت دارید و آنچه شما را غنی می کند یک امتیاز واقعی است، اما لزوماً یک موقعیت ایده آل نیست. بنابراین این ایده را قبول نکنید که باید احساس قدردانی کنید و باید با فروتنی استعدادهای خود را به نمایش بگذارید.

اشکالی ندارد که احساس استرس یا ناراحتی کنید، بد نیست برای چیزی که ارائه می‌دهید هزینه بگیرید، و اگر دیگر نمی‌خواهید این کار را انجام دهید، اشکالی ندارد. از استعدادهای خود لذت ببرید، اما به خود اجازه دهید تا هم نقاط مثبت و هم منفی موقعیت خود را تجربه کنید. منبع